
دیواره اداره شیلات بوشهر
- طراحی:استودیو معماری دو آن
- معماران:لیلا جمشیدنژاد-علی محقق زاده
- موقعیت:بوشهر،بلوار طالقانی،اداره کل شیلات استان بوشهر
- نوع:عمومی
- سال طراحی:۱۴۰۳
- سال اجرا:۱۴۰۳
- اجرا:شرکت میهن سازان پهنه پارس
- نظارت:استودیو معماری دو آن
- وضعیت:ساخته شده
- مساحت زمین:۱۱۰۰ متر مربع
- متریال:آجر قزاقی
- عکس:آرش اختران
- دیاگرام:نیکان حجری
- کارفرما:اداره کل شیلات استان بوشهر
این پروژه تلاشی است برای بازتعریف ورودی و دیوار پیرامونی اداره شیلات بوشهر؛ مداخلهای کوچکمقیاس که به دنبال ایجاد هویتی تازه برای مرزهای یک نهاد دولتی است، در بستری که تاریخ و فرهنگ آن با دریا و صیادی گره خورده است. در این طرح، معماری نه فقط بهعنوان راهحلی عملکردی، بلکه بهمثابه ابزاری برای بازخوانی زمینه و پیوند دوباره با حافظهی محلی به کار گرفته شده است.
هدف ما فراتر از نوسازی یک دیوار بود—تلاشی بود برای تبدیل یک مرز خاموش به عنصری فعال، تعاملی و دارا هویت در طراحی، از «گَرگور» که یک ابزار بومی صید است، الهام گرفتیم؛ قفسهای مشبکی که نسخه های اولیه آن با چوبهای “باصچیل” ساخته میشدند و در حافظهی جمعی ساحلنشینان بوشهر نقش پررنگی دارند. نسخههای امروزی گَرگورها با مفتول فلزی ساخته میشوند و ساختاری توریشکل دارند. این ابزار صیادی همواره بهصورت دستهای به آب انداخته میشود.
انتخاب گَرگور، نه تنها به واسطهی ویژگیهای فرمی و ساختاریاش، بلکه به دلیل ارتباط مستقیم آن با عملکرد ادا شیلات — نهادی مرتبط با صید، پرورش و بهرهبرداری از منابع آبزیان — به عنوان نقطهی آغاز طراحی در نظر گرفته شد.
ساختار سیال و مشبک گَرگور، مبنایی شد برای خلق یک سیستم آجری مدولار که در آن، هر واحد مخروطی شکل، ب تکنیک سنتی آجرچینی فخر و مدین اجرا شده است. نتیجه، جدارهای پویا و نیمهشفاف است که به جای جداسازی صرف، شرایطی برای نفوذپذیری بصری و جریان آزاد هوا میان دو سوی جداره ایجاد میکند.
در ادامهی الهام از ساختار دستهای گَرگورها، طراحی نیز بر پایهی مدولهای مستقل شکل گرفت که بهطور تکرارشونده، ساختاری پویا و منعطف پدید میآورند. ماژولهای آجری، با عملکردهای چندگانهشان، از فیلتر کردن نور و ایجاد سایه گرفته تا تعریف ریتم و عمق، دیواری خلق کردند که در تضاد با سطوح صاف و یکدست معمول، پویایی و حرکت را به جدارهی شهری وارد میکند.
در دل برخی از این ماژولها، درختانی کاشته شدهاند؛ نه صرفاً برای افزودن سبزینگی، بلکه بهعنوان بخشی از یک بیان شاعرانهی پروژه. این ترکیب از خاک، آجر و گیاه، پروژه را به ساختاری زنده بدل میکند؛ ساختاری که حضور انسان را نه در قالب فیگور، بلکه در شکلِ حضور طبیعی و رشدپذیرِ یک درخت بازتاب میدهد.
درختان به تدریج چهرهی جداره را دگرگون کرده و آن را به عنصری زنده و در حال رشد در فضای شهری تبدیل میکند و ساختار نهایی را به منظرهای از انسانهایی تشبیه میکند که در حال بافتن گَرگور هستند.
هندسهی مسیرهای محوطه برگرفته از خطوط نرم و پیوستهی امواج دریاست؛ رویکردی که با هویت ساحلی بوشهر همراستا بوده و به سازماندهی فضایی سیال کمک کرده است.
پروژهی شیلات با استفاده از نیروی انسانی بومی و مصالح در دسترس، بهجای تاکید بر فرمهای نمایشی و پرهزینه، به دنبال خلق ارزش از دل زمینه و شرایط موجود بود. . محدودیتهای مالی، مسیر تصمیمگیری ما را به سمت استفاده از مصالح ارزان قیمت و نیروی انسانی محلی سوق داد—انتخابی که علاوه بر اشتغالزایی، باعث احیای دانش سنتی در ساختوساز شد.
آجر قزاقی، بهدلیل هماهنگی با نمای ساختمانهای اداری موجود و نیز یادآوری رنگ و جنس چوبهای قرمز «باصچیل» که در گَرگورها بهکار میرفت، انتخاب شد.
ساختار مدولار به تیم اجرا امکان داد که فرآیند ساخت را بهصورت فازبندیشده و انعطافپذیر پیش ببرند؛ حرکتی که در همسویی کامل با ظرفیتهای محلی و محدودیتهای اقتصادی پروژه های دولتی بود.
این پروژه در تلاش است که نشان دهد حتی در شرایط بودجهای محدود، معماری میتواند نقش فعال و مؤثری در بازتعریف هویت مکان، ارتقاء فضای عمومی، و پیوند با سنتهای محلی ایفا کند—بیانی معاصر از حافظهی جمعی، با مصالح و تکنیکهایی آشنا.



































