
فراتر از مکعب
- طراحی:استودیو معماری دو آن
- معماران:لیلا جمشیدنژاد-علی محقق زاده
- موقعیت:شیراز،خیابان آزادگان،کارخانه نوآوری
- نوع:کافه
- سال طراحی:۱۴۰۳
- سال اجرا:۱۴۰۳
- اجرا:علی بصیری
- نظارت:استودیو معماری دو آن
- وضعیت:ساخته شده
- مساحت زیربنا:۵۶ متر مربع
- متریال:شیشه-اپوکسی-سرامیک
- عکس:آرش اختران
- دیاگرام:نیکان حجری
- کارفرما:علی رولدار
از گذشته صنعتی تا بستر نوآوری، روایتی از تحول یک کارخانه
کارخانه نوآوری شیراز در فاصله حدود ۵ کیلومتری شرق مرکز شهر قرار دارد و پیشتر بهعنوان کارخانه زیمنس، تولیدکننده تجهیزات مخابراتی فعالیت میکرد. این مجموعه با حفظ ساختار صنعتی خود، به فضایی نوآورانه و تعاملی برای استارتاپها و کسبوکارهای خلاق تبدیل شده است؛ مرکزی که با حفظ ارزشهای تاریخی، فضایی نوآورانه برای نسل جدید فراهم کرده است. این تحول، نمونهای بارز از تغییر کاربری هوشمندانه و حفظ هویت صنعتی در متن توسعه .شهری مدرن است
دیالکتیک شفافیت و صلبیت: تولد یک فضای تعاملی
در بطن یک کارخانه صنعتی متروک که اکنون به مرکزی برای نوآوری و فعالیتهای استارتاپی بدل شده، پروژه طراحی کافهای شکل گرفت که تلاش داشت نیاز نسل جوان، خلاق و پویا را برای داشتن فضایی مشترک، سیال و الهامبخش پاسخ دهد. این کارخانه، پیشتر محل تولید تجهیزات مخابراتی بود و اکنون با بازیابی عملکردی و مفهومی، بستر همزیستی چندین تیم استارتاپی شده است؛ فضایی که گذشته صنعتی آن، زمینهای غنی برای شکلگیری روایتهای .معماری نوآورانه فراهم کرده است
رویکرد ما برای این پروژه، از همان ابتدا بر خوانش انتقادی بافت موجود استوار بود. در تحلیل مجموعه، دریافتیم که فضاهای کار اختصاصدادهشده به تیمهای جوان، به دلیل ملاحظات اقتصادی، در ابعادی کوچک طراحی شدهاند. این موضوع، دیوار را به عنصری محدودکننده و نامطلوب برای کاربری خلاق و پویا بدل کرده بود. در پاسخ به این الگوی غالب و فضاهای بسته، ما به مفهوم «نادیوار» روی آوردیم و ساختاری مکعبی و کاملاً شیشهای را به عنوان یک آنتیتز پیشنهاد دادیم. این مکعب شفاف، استعارهای کالبدی از ایده “اندیشیدن خارج از جعبه” است؛ دعوتی به رهایی از همان .چهاردیواریهای صُلبی که ذهن خلاق را محدود میکنند و یافتن راههایی بدیع برای مواجهه با مسائل
اندیشیدن خارج از جعبه: استعارهای شیشهای
مکعب کافه، درون مکعب شیشهای پروژه به گونهای شکل گرفته است که نور به مثابه یک مکعب فرضی، قلب و مرکز توجه فضا را تشکیل میدهد. با حذف بخشی از حجم شفاف، فضایی باز برای دیالوگ با محیط پیرامون فراهم شده و نورپردازی متمرکز به شکل صحنهای تعریف شده است که توجه کاربران را به خود جلب کند. این نقطه کانونی، فضایی برای نمایش و همنشینی ایجاد میکند که تعامل و گفتگو میان افراد را تقویت میکند و در عین حال با حفظ شفافیت، .ارتباط پیوستهای میان درون کافه و محیط بیرونی برقرار میسازد
کانون تعامل: پاسخی به نیاز کاربر
کاربران کارخانه نوآوری شیراز، روزهای خود را در فضایی پویا اما فشرده سپری میکنند؛ جایی که تمرکز بر کار تیمی، جلسات فشرده و فعالیتهای خلاقانه بخش عمده زمانشان را پر میکند. آنها ساعتهای طولانی از صبح تا شب را در این محیط میگذرانند و ریتم کاریشان نیازمند لحظاتی برای توقف و تجدید انرژی است. فراتر از مکعب، با ساختار شفاف و باز خود، همچون کانون روشنی میان فضاهای کاری صلب عمل میکند؛ فضایی که هم برای نوشیدن قهوه تازه و هم برای شکلگیری ایدهها، ارتباطات تازه و معاشرت طراحی شده است. این مکعب شیشهای، با مرزهای نامرئی و حضور دعوتکنندهاش، جایگاهی میان کار و فراغت میسازد که تعامل را به بخشی طبیعی از روزمره کاربران بدل .میکند
کافه به مثابه صحنه: یک پرفورمنس روزمره
عملکرد کافه در دل مکعب نورانی، همچون صحنه اجرایی طراحی شده است که از هر سو قابل مشاهده است؛ جایی که فرآیند کار باریستا، صدای آسیاب قهوه و حرکت دستها در آمادهسازی نوشیدنیها، به نوعی پرفورمنس روزمره بدل میشود. دید مستقیم به فعالیت داخل کافه، حس مشارکت و حضور را برای افرادی که از اطراف عبور میکنند یا در مجاورت کار میکنند، تقویت میکند. سیرکولاسیون باز و شفاف، رفتوآمد مشتریان و همنشینی آنها با کسانی که در حال کار هستند را درهم میآمیزد و مرزی میان فعالیت کاری و لحظه استراحت باقی نمیگذارد. این همزیستی عملکردی .و بصری، کافه را به نقطه کانونی تعامل و تجربه جمعی در قلب مجموعه تبدیل میکند
سادگی، وضوح، عملکرد: زبان معماری پروژه
در انتخاب متریالها و هندسه، ما بر سادگی، وضوح و عملکرد تأکید داشتیم: کاشیهای سفید با بافتی صنعتی و منظم، کفپوش بتنی صیقلی، و حجمی نورپردازیشده که همچون اِلِمان معلق، خوانایی فضایی را در محور عمودی تقویت میکند. به این ترتیب، مکعب نورانی از سقف و دیوارهای پیرامون خود منفصل به نظر میرسد و به واسطه انعکاس در کف، گویی از زمین نیز جدا شده است؛ حجمی خیالانگیز و معلق در فضا. این عناصر در کنار هم، فضایی .خلق کردهاند که نه در صدد رقابت با زمینه پیرامونی خود، بلکه در پی افزودن لایهای تازه از تجربه است
معماری نور: از محو مرزها تا درخشش در تاریکی
نور در این پروژه نه صرفاً یک ابزار عملکردی، بلکه بخشی از روایت فضایی است که به صورت هدفمند و کنترلشده در فضا توزیع شده است. در روز، فضای شیشهای کافه بهگونهای با محیط اطراف ترکیب میشود که گویی مرزی میان درون و بیرون وجود ندارد؛ و در شب، مکعب نورانی به المانی شاخص در بافت خاموش و صنعتی کارخانه تبدیل میشود که کاربران را به تعامل و توقف دعوت میکند. در این پروژه، کافه نه فقط محلی برای نوشیدن قهوه، بلکه .فضایی برای مکث، مشاهده و خلق ایده است
ما این پروژه را پاسخی میدانیم به نیاز فزاینده نسل نو به فضاهایی انعطافپذیر، کمادعا اما پرمعنا، جایی که معماری نقش تسهیلگر را دارد نه سلطهگر. جایی که فرم، عملکرد، نور و ماده، در کنار هم روایتی ساده اما ژرف از معماری در .بستر نوآوری ارائه میدهند
























